سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشجویان برق دانشگاه خمینی شهر

 موتور القایی

 

اگر برق سه فاز را به اعمال کنیم ایجاد یک میدان دوار می کند که با سرعت    می چرخد.و همچنین اگر سیم پیچ های رتور اتصال کوتاه شده باشند روی آن نیز جریانی القا می شود که با سرعت    روی روتور می چرخد . تقابل این دو میدان دوار باعث چرخش بخش محرک ، یعنی روتور می شود . اما همیشه سرعت میدان استاتور کمتر از سرعت میدان استاتور می باشد ، زیرا اگر برابر باشند القاء متقابل صورت نمی گیرد و تغییرات شار در سیم پیچ روتور اتفاق نمی افتد و ولتلژ و جریان القایی روی روتور صفر می باشد و در نتیجه روتور می ایستد.

مزایای موتور القایی سه فاز نسبت به موتور تک فاز :

از مهمترین مزیت ها می توان به کاهش ریپل ها به دلیل وجود کشتاور های توزیع شده ی یکسان و افزایش توان نسبت به حجم و راه اندازی راحت تر نسبت به موتور های تک فاز نام برد .

انواع روتور :

 روتور های سیم پیچی شده که از جنس مسی یا آلومینیم هستند. ( هزینه ی نسبتا بالایی دارند و در سنگین تر هستند و معمولا در مصارف خاص استفاده می شوند )

روتور های قفس سنجابی ، که در این روتور ها میله هایی از دوطرف با هم اتصال کوتاه شده اند و جنس آنها مس یا آلومینیم می باشد .

 

 

جنس هسته ( روتور ) مواد فرومغناطییس مورق (لایه لایه ) مرغوب می باشد و جنس استاتور فولاد مرغوب مورق می باشد .انواع کار برد های موتور القایی سه فاز :

1. انتقال دهنده ی فاز : اگر مدار روتور باز باشد ( روتور ایستاده ) میدان گردان استاتور روی فاز متفابل خود ولتاژی با فرکانس معادل فرکانس استاتور اعمال می کند . حالا با تغییر زاویه یی مکانیکی روتور نسبت به استاتور تغییر زاویه الکتریکی در خروجی روتور داریم . از این روش می توان به جای دستگاه فرجا جهت تست رله های دیفرانیل استفاده کنیم .

2.استفاده از موتور به جای ترانس : اگر با سر بندی درست و روتور در حال ایستاده استفاده منیم ، می توان از موتور به عنوان بک اتوترانس استفاده کرد . البته از این روش به خاطر مشکلات اقتصادی استفاده نمی شود.

3. عملکرد به صورت موتوری : عملکرد عادی موتور که خود دارای سه دسته است :

موتوری / ژنراتوری / ترمزی ( جای دو فاز در یک لحظه عوض شود )


ارسال شده در توسط میلاد طاهری-آرش کاویانی

 

fkf

زندگی نامه سهراب سپهری  
 
  سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در 15 مهر ماه 1307 در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در 13 اردیبهشت 1359 در تهران درگذشت.  
 
     
 
 
 
 
   

سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در 15 مهر ماه 1307 در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در 13 اردیبهشت 1359 در تهران درگذشت.

 

وی پس از طی تحصیلات شش ساله ابتدایی در دبستان خیام کاشان (1319) و متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد 1322) و به پایان رساندن دوره ی دو ساله ی دانشسرای مقدماتی پسران (خرداد 1324)، در آذر 1325 به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان در آمد. در شهریور 1327 در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را دریافت نمود. سپس به تهران آمد و در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران در آمد که پس از هشت ماه کار استعفا کرد. سپهری در سال 1330 نخستین مجموعه ی شعر نیمایی خود را به نام «مرگ رنگ» انتشار داد. در سال 1332 از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه ی اول علمی نیز نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه ی اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر 1333 در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه ها شروع به کار کرد و در ضمن در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس می پرداخت. در مهر 1334 ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ رسید. در مرداد 1336 از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی نمود. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. وی سفرهای دیگری به کشورهای جهان نمود.

شعر سهراب

شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به افقهای تازه می کشاند. آثار وی پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، که با وجودِ زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ، در مجموع از جریان های زمان به دور است. در اشعار او نقد و پیام اجتماعی کم رنگ است، و در آن پراکندگی و ناهماهنگی تصاویر به چشم می خورد. اما سهراب در اشعارش به طور کلی و در بعدی وسیع نگران انسان و سرنوشت اوست. سپهری روح شاعرانه و لطیفی داشت که برای هر چیز معنی و مفهومی خاص قائل بود. تخیل وی در همه ی اشیاء باریک می شد و از آنها تصاویری زنده و حساس می ساخت، بدین علت است که اندیشه ها و تجربه های فکری و عاطفی او به حالتی دلپذیر درآمده است. سهراب سپهری دارای سبک ویژه ای است که می توان او را بنیانگذار این شیوه دانست. در واقع می توان گفت قابل توجه ترین اتفاق در عرصه ی شعر نو در سال 1332، چرخش سهراب سپهری از زبان نیمایی به زبان هوشنگ ایرانی است. اهمیت این اتفاق از آن جهت بود که در آن سالها، متأثرین از نیما فراوان بودند، ولی کسی به زبان هوشنگ ایرانی و زیبایی شناسی او وقوف نداشت.

سپهری، تنها شاعر متأثر از درک هوشنگ ایرانی بود که زبان او را تا حد چشمگیری تکامل بخشید و اگر این نبود یکی از ظریفترین و پر ظرفیت ترین دستاوردهای شعر نو، نیمه کاره و ناقص می ماند. شعر سپهری دارای تصویرهای شاعرانه و مضامین و مفاهیم عرفانی و فلسفی و غنائی است. سهراب شاعری بود، غوطه ور در دنیای شعر و هنر خویش که به همه چیز رنگ شعر می داد. همه ی اشیاء برای او معنویت داشتند، در ژرفای هر چیز مادی فرو می رفت و به آن حیات معنوی می بخشد. گویی برای او تمام ذرات عالم دارای روح و عاطفه و احساس بودند. زبان سپهری نیز زبانی لطیف و ویژه ی خود اوست. شعرش دارای تصاویر تازه ولی مبهم است و از این رو ساده و روشن نیست. خیالات ظریف و تصویرهای زیبا سراسر اشعار وی را در برگرفته است. او البته همواره در راه تکامل خویش پیش رفته است و این نکته را از خلال شعرهای «هشت کتاب» او می توان دریافت. در کل، سهراب سپهری در شعر با زبان ساده، انسانها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن و یکی شدن با آن دعوت می کند. او محیط خود و عصری را که در آن می زیست نمی پسندید و در جستجوی عالمی والاتر و برتر بود.

منابع:

شعر معاصر ایران از بهار تا شهریار، جلد دوم / حسنعلی محمدی، ص. 599 605.

صد شاعر/ خسرو شافعی/ ص501 506

 

 

 
 
     
 
   
 


ارسال شده در توسط میلاد طاهری-آرش کاویانی